فال

امروز ساعت ۳:۳۰ پیش یه فالگیر قرار داشتم. عجب روزگاری. من که به این چیزا عقیده نداشتم. نا امید رفتم پیشش. با تردید و دودلی.  

می گفت رقیب عشقی داری. می گفت با اون ازدواج نمی کنی. می گفت:..... 

بعد درنهایت ارزو کرد انجام بشه. چه فالگیر مهربونی 

.......... 

عجیبه. زندگی خیلی عجیبه. گفت چندنفربخاطر تو شکست عاطفی خوردن. شاخام زد بالا. چندتا اسم هم گفت اما من که چیزی یادم نمی اومد. گفتم نمی شناسم.  

......... 

فال قهوه گرفتم. دروغ نگم اولین بار ۴ سال پیش گرفتم و بس. برای خنده با دوستام. این یه جورای جدی بود واسم.   

........... 

دوستان شما چی؟ به فالگیر اعتقاد دارید؟ 

نظرات 9 + ارسال نظر
Nima پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:18 ب.ظ http://popcrazy.blogsky.com

خوب بذار ببینم چی تو کف دستت نوشته؟؟؟؟
-------------------------------------------------
عجب!!!!عجیب عجیب است!!! بنده خدا دستت میگه این صاحب ما دهن ما رو زده سرویس کرده! بس که به این و اون پس کله ای میزنه!نکن دختر نساز همچین!
وایسا ---- بذار؟؟؟؟ اه اینقده تکون نخور بذار ببینم دیگه چی نوشته؟؟؟؟
آها دستت میگه که این صاحب ما عاشق شده بد رقم خفن بار!
به هیچ صراطی هم مستقیم نیست!!میگه طرفشو می خواد ولی یه نمه مغروره...میگه بنده خدا طرف اینقدری که به ایشون محبت کرده اگه به کاکتوس کرده بود تا حالا گل رز شده بود!!!
آخی!!! قلبمان شکست و روحمان سرشار از غم و اندوه گردید!!
من دیگه نمی گم برو پیش یه فال گیر دیگه.
با اجازه.

آره خوب ؛ اگه محبت خرکی نمی کرد. کار به اینجا نمی کشید.
................
ماهم تکلیفمون را زودتر می فهمیدیدم

شیما جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:32 ق.ظ

من که اعتقاد ندارم فکر کنم فالگیرا بیشترشون روانشناسهای خوبین و از روی شخصیت و حالت چهره ت یه چیزایی میگن و گاهی بعضیاش درست از آب در می آد،فقط همین!

اره شیما جون.
دیشب چندبار گفته های فالگیر را مرور کردم دیدم. چیز خاصی نگفته. حتما که دختر ی با سن و سال من برای عشق میره پیش فالگیر.
حالا یا شکست یا وابستگی عاطفی که داره. کار خاصی نکرده. البته الحق اسامی را درست در می اورد که این ممکنه یه تکنیک باشه.
البته همانطور که گفتم منم اعتقاد نداشتم. ولی با چند روانشناس که نمی خوام اسم بیارم از طریق نت ارتباط گرفتم اونها هم تایید کردن. حتی یکیشون که خیلی هم معروفه تو کلاسش شرکت کردم گفت که من خودم پیش اینطور افراد می رم ولی نگفت که چگونه فالی می گیره.
اینم بگم که من چون این افراد را قبول دارم هم از لحاظ تخصص و هم از لحاظ نوع نگرش عرفانی (نه به معنای دقیق عرفان منظور نگاه به ماوراء) حرفشون را سند گرفتم و یکبار دیگه تجربه اش کردم.
.......
من که چیزی دستگیرم نشد.

من - هیچکی - نیستم جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:53 ق.ظ http://www.man-hichki-nistam.blogsky.com/

سلام
وقت بخیر.
خیلی بخوام از آینده خبر دار بشم ! میرم سراغ حضرت حافظ ( تازه اونم کسی نیست که تفسیر درست و روانی بهم بده)

این قبیل فالها و غالگیرها را اصلا قبول ندارم.

دست گلت درد نکنه ، بعد از دوسه بار خوندن کامنتت در وبلاگم تقریبا گرفتم چی به چی شد !!!
یه سری واژه ها برام غریب بود.
در کل دستت درست بابته آمدن و کامنت گذاریت.

تا به زودی

چه واژه هایی؛ ؟
چیز خاصی که ننوشته بودم دوست عزیز؟
باز هم اگر نامفهومه بیشتر صحبت کنیم؟ اگه دوست دارید؟

منا شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:19 ق.ظ http://mosaferkocholo.niniweblog.com/

سلام خانمی
منم یه مدتی سراغ فالگیرا میرفتم یادمه یه بار به اتفاق ۲تا ازدوستام رفتم و حرفهایی که میگفت را توی دفترم نوشتم چیزهای که به من میگفت را باور نداشتم و به نظرم الکی بودن و بعد ازدتی برگه را پاره کردم اما یکی از دوستام به حرفاش ایمان آورده بود و بعد ازمدتی تموم حرفهایی که اون خانمه بهش گفته بود واسش اتفاق افتاد بنظر من بستگی بخودت داره که چقدر باورش کنی

یک زن شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:25 ق.ظ

سلام عزیز دلم
من اعتقادی به فال ندارم و با شیما کاملا موافقم. اغلب فالگیرها روانشناسان خوبی هستند. با توجه به سن وحال وهوا نتیجه گیری می کنند. ولی من وقتایی که دلتنگ می شم حافظ رو باز می کنم ویک شعر از حافظ می خوانم.
النا جون شرمنده من دو ، سه روزی مهمان داشتم سعی می کنم حتما امروز آپ کنم. ممنون که میای سر میزنی.

یک زن شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:11 ب.ظ

حالا که من اومدم تو نیستی.

مهسا شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:47 ب.ظ http://biakhande.blogsky.com

به نظر منم همش الکی یه سری حرفهایی میزنن که یکیشونم درست نیست اگه میخوای بخندی به وبلاگ من سر بزن نظر یادت نره

شیما یکشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:00 ق.ظ http://man-bi-tu.blogsky.com

میشه من این رمز نوشته ی بالا رو داشته باشم

مهدی جمعه 6 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:14 ق.ظ http://spantman.blogsky.com

ترسم که اشک در بر ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود
اگر دوست داشتی رمز بالا رو بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد