نمی دونم فرق ازدواج سنتی و ازدواج عاشقانه چیه؟
اما واسه من تو فرایند خواستگاری خیلی فرق داشت. وقتی میومدن دل تو دلم نبود. بدون هیچ وقفه ای همه کارهای خونه را خودم انجام میدادم با سلیقه خاص خودم. ترس و اظطراب هم که جزء لاینفکش بود. اصلا توی این ۷-۸ باری که اومدند منزل ما همیشه از چند روز قبل مثل جغد یه پلک هم نمی زدم. بار دوم که جدی تر میومدند که ۱۷ شب قبلش نماز شب میخوندم که بابا قاطی نکنه و یه دعوا حسابی نشه. یادش بخیر. چقدر التماس خدا کرذم. خدایشم جوابم را داد. بابا هم تا اینجا بودند لام تا کام حرف بو دار نزد. حالا با بعدش کاری نداریم...
................
اما اینبار .....چی بگم انگار یه دوست قدیمی بابا مثل همیشه داره میاد خونه ما.... همین. اومدن رفتن. هیچ حس خاصی نداشتم. الحق انسان های وارسته ای بودند. خدایا به پسرشون یه دختر خوب نصیب کن. خودش را نمی دونم ولی مادر و پدرش استحقاقش را دارند.
...............
دیشب با مادرم تندی کردم هنوز ازش معذرت خواهی نکردم . داریم میریم واسه سونو مادر. من هم جیم بزنم برم گلی براش بخرم و عذرخواهی کنم.الهی به امید تو.
...............
این مطلب را صبح زود نوشتم و توی چرکنویس ذخیره کردم. دراصل باید پیش از مطلب قبلی چاپش می کردم . اما یادم رفت حالا اوردمش . اشکال نداره.
.............
راستی جواب سونو مادر خوب بود.
خدایا بازم ازت متشکرم.
از ته دلم واقعا دوست دارم.
سلام . وبلاگ شما رنگ و بوی دیگری به خود گرفته . که به فطرت آدمی نزدیک تر است. انشاءالله به همه آرزوهاتون برسید و در این حال خوش معنوی ما رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید.
دوست عزیز ممنون
شما هم ما را فراموش نکنید. خیلی محتاجم. ما هم اگه قابل باشیم. چشم
...............
از بابت مطلب دومی هم که اشاره کردید. بروی چشم. ممنون از اینکه مطالعه کردید
سلام
خدا همیشه صدای بندهاشو میشنوه .
خلاصه بگم : خوشحالم که خوشحالی.
برای شب آرزوها یه آرزو داشته باش ، اونم این که به همه آرزوهات برسی !
تا به زودی
اوووووه
ما آقایون هیچ وقت این حس شما رو درک نخواهیم کرد
الحمدلله خوبن پس
راضیم به رضای تو .
جمله ای که همیشه سرلوحه کارام قرار دادم.93094
سلام
وقت بخیر
در مطلب افراط و تفریط ، اشاره کردم که شایعه چی بوده.
تا به زودی
چقدر مطلب نوشته بودی![](http://www.blogsky.com/images/smileys/009.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/003.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/001.gif)
خیلی عقب افتاده بودم اما الان همه رو با هم خوندم
خوشحالم که حالت بهتره
دوست داشتم واسه همه پست هات نظر بذارم اما هم حالم خوب نیست هم خیلی وقت ندارم
۲شنبه دویاره امتحان دارم٬عملیه،هیچی بلد نیستم و میخوام چیزهایی رو که باید تو یه ترم یاد میگرفتم رو یهو یاد بگیرم
برام دعا کن
خیلی قشنگ مینویسی با اجازت وبلاگت رو لینک میکنم اگر خواستی
وبلاگ من رو هم لینک کن
ممنون
شادی از بودن ؟ شادی از نفرت ؟ شادی ؟
درکی ندارم ..
اما شاد باشی
با ماه عسل بروزم
خانومی چی شدی؟ نیستی. خوبی؟ نکنه عروس شدی؟!!!!